۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

صدور قبض جریمه بعلت حمل جسد

رفتم تخلفات جریمه ماشینم را بگیرم و با مواردی خنده دار جریمه شده بودم. که این یکی واقعا نوبرش بود. تخلف بعلت حمل جسد در خیابان فاطمی.

۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

ترس حکومت ، از حضور گسترده مردم در خیابان ستارخان

دیروز با یک لینک از طرف بچه های ستارخان و شادمان، امروز در این خیابان ها پر شده بود از مامورهای تا دندان مسلح و موتورسوارهاشون گله ای خیابان شادمان را بالا و پایین میکردند. و کلی هم نیرو سرخیابان شادمان در ستارخان پیاده کرده بودند. و از هوا با هلیکوپترمردم را میپایدند و با وحشت به مردمی که کل خیابان ستارخان را اشغال کرده بودند نگاه میکردند. و حیف از این همه جمعیتی که در خیابان ها بودند و کافی بود با یک جرقه اتفاقی بزرگ روی دهد

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

عاشورای شهیدان جنبش سبز و اعلام آمادگی جوانان خیابان ستارخان و آزادی تهران

جمعی از جوانان محله های ستارخان و شادمان و خیابان آزادی که در عاشورای سال 88 سهم عمده ای در مقابله با حکومت زور و استبدادی آخوندی داشته اند اعلام آمادگی کرده اند که امسال هم به مقابله پرداخته و مقابل ستمگری های رژیم آخوندی خواهند ایستاد واز خون شهدای جنبش سبز و شهدای عاشورای 88 پاسداری خواهند نمود. عاشورای امسال مشت محکمی بر دهان دیکتاتورها خواهیم زد.

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

آقا جان تکلیف ما را با امام حسین روشن کنید

هر سال که میاد و ماه محرم فرا میرسه یه داستان جدید از نوع شهادت امام حسین و یارانش و اتفاقاتی که در روزهای عاشورا و تاسوعا برای آنها افتاده بصورت نوحه خوانده میشه و ما بلاخره نفهمیدیم که چجوری به شهادت رسیدند و این آخرین داستانی هم که شنیدیم و بسیار خنده دار بود این بود که علی اصغر با اینکه طفل شیرخواری بوده سوار بر اسب میشود و به کمک امام حسین و یارانش میشتابد همین دیشب تو یکی از روضه خوانی ها داشتند میخواندند واقعا بعضی از این نوحه های که خوانده میشه متاسفانه خیلی خنده داره حالا چرا این وزارت ارشاد که تو هر سوراخی انگشت میکنه چرا جلوی این جفنگیاتی که در ایام ماه محرم خوانده میشود را نمیگیرد.

۱۳۹۰ آبان ۲۹, یکشنبه

ظهر عاشورا، بهترین زمان برای متحد شدن مردم و سرنگونی رژیم

ظهر عاشورا تمام اقشار مختلف مردم در خیابان ها هستند، و با یک اطلاع رسانی گسترده میتوانیم در این روز همه را متحد کرده و مقابل سیاستهای غلط این رژیم قرار بگیریم و با کمی همت ایرانی این رژیم آخوندی را سرنگون کنیم، مطمئنا دولتهای خارجی هم از اتحاد مردم استقبال خواهند کرد.

۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

هیچ کجا هیجان تهران را نداره

خدایش هیچ کجا هیجان تهران را نداره، صبح که از خواب بلند میشوی دنبال خبرهای جنگ باامریکا یا اسرائیل هستی و خبرهای هیجان داری میشنوی، یک روز یه پادگان میره هوا، یا میشنوی فلان جا اختلاص کلانی انجام شده، خامنه ای و احمدی نژاد هم که با حرفهاشون یه هیجان خاصی به ملت میدهند، تو خیابان که میای ماشین ها مدام از جلویت ویراژ میدهند و سرت و از شیشه ماشین بیرون میبری و بهشون فحش میدی و یه گوشه از خیابان دو نفر به قصد کشت افتاده اند به جون هم، قیمت ها هم که روزانه بالامیروند و به ادم هیجان خاصی وارد میکنند. سر یه چهارراه یه پلیس میخواد ماشینت را توقیف کنه و با کلی کل کل یه پولی میزاری تو جیبش و بیخیالت میشه، میری یه وزارت خونه که مجوز کاری را بگیری اونجا هم سرکیسه ات میکنند. شبش هم که با زنت تو خیابان میخوای قدم بزنی باید مواظب باشی یه وقت گشت های ارشاد دستگیرت نکنند. خلاصه اگر روزی بخوای بری خارج از ایران زندگی کنی سکوتش ادم را میکشد دوماهه بر میگردی تو همین تهران هیجان انگیز خودمون.

۱۳۹۰ آبان ۱۱, چهارشنبه

معلوم نیست سرشماریه یا بازجویی؟

مامور سرشماری اومده بعده چند تا سوال که انتظار داشتم بپرسه. می گه تو خونه کامپیوتر دارین؟ می گم بله اینترنت چی ؟ بله می گه شوهرت از اینترنت استفاده می کنه؟ می گم نه زیاد.می گه پس تحقیقاشو چی کار می کنه؟ می گم من می نویسم ( جدی هم می نویسم) می گه آهاآاااااااااان پس تو کامپیوتر بلدی؟ انگار دزدی کردم.می گم بله بلدم پس اینترنت هم می ری؟ بله جلو اسمم علامت گذاشت بعدم شماره تلفونمونو خواست. نمی دونم از سر شماری نفوس به بلد بودن کامپیوتر چه ربطی هست؟

۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

خدایا امام خامنه ای را برایمان نگه دار

با دیدن صحنه های دلخراش مرگ قذافی و پایان یک دیکتاتوری دیگر از خدا میخواهم که خامنه ای و تمام آخوندهای جنایتکار را تا زمان مجازاتشان توسط مردم، در این دنیا نگه دارد، به امید زمانی که آخوند کشی در ایران براه بیافتد و خامنه ای و رفسنجانی و آخوندهای خونخوار را از ته چاه و فاضلاب بیرون بکشند و شاهد مجازات و کتک خوردنشان توسط مردم باشند.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

خامنه ای: اینقدر کشش ندهید، آخه اینهم شد رهبر یه مملکت

هرجا که گندش در میاید میگوید اینقدر کشش ندهید، در جریان درگیری دولت و مجلس و سپاه از ترس ریخته شدن آبروی حکومت آمد و گفت اینقدر کشش ندهید، آبروی نظام در خطر است، و حالا با افشا شدن اختلاس های مدیران ارشد نظام و بازهم از ترس برباد رفتن آبروی نظام آمد و گفت اینقدر کشش ندهید، آخه اینهم شد رهبر یه مملکت، با این ترتیب خامنه ای مستقیما دستور سانسور اختلاس های بعدی را صادر کرد. حالا دیگه بخور بخور راحت تر شد.

۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

به جون خودم این آخوندها خیلی سیاه کارند

در بزرگترین اختلاس جهان اسلام ،آخوندها برای جلوگیری از افشای نامشان این بنده خدا محمودرضا خاوری را فراری دادند به کانادا تا بگویند نفر اول اختلاس فرارکرد رفت کاندا و دستمان بهش نمیرسد، و به همین راحتی پرونده را مختومه اعلام کنند. فکر میکنند مردم هم خر تشریف دارند

۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

رابطه مستقیم قطع وی پی ان و سونامی بزرگ اختلاس ها

احتمالا در پی قطع وی پی ان ها سونامی بزرگتری از اختلاس حکومت آخوندی در راه است و با بستن وی پی ان ها از افشای فسادهای بیشتر جلوگیری خواهندکرد. و طی روزهای آینده خبرهای بزرگتری از اختلاف بین آخوندها بگوش خواهد رسید.

صدای الرحمان حکومت آخوندی به گوش میرسد

اختلاس های میلیاردی آخوندها و جنگ های داخلی که بین آخوندها و سران حکومت در پنهان درگرفته میتوان خیلی زود شاهد فروپاشی حکومت آخوندی از درون بود ، این فلیترینگ گسترده و بستن وی پی ان ها هم بی دلیل نمیتونه باشه و نشان از افشا شدن فسادها و اختلاس های بزرگتر را در اینده نزدیک شاهد خواهیم بود.

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

فرارسیدن روز رستاخیز ملت ایران و ترس حکومت آخوندی از حضور مردم در این روز

اول مهر ساعت 7 بعد از ظهر ، تسخیر خیابان ها با جمعیت ملیونی درتهران و سراسر کشور و در نهایت تسخیر صدا و سیما و مجلس و بیت رهبری و آزادی کل ایران بزرگ، طی خبرهای رسیده قراره در این روز کودتای از طرف ارتشیان و سپاه پاسدارانی که مخالف سیاست های حکومت هستند صورت بگیره، وهمچنین خبر رسیده که آخوندها از ترس حضور مردم در خیابان ها، سریعا مشغول انتقال سرمایه های خود به خارج از کشور هستند، ( این خبر را مسئولینی که در فرودگاه امام خمینی هستند مخابره کرده اند ). از همین الان با تبلیغات و حضور گسترده در خیابان های تهران و شهرستان ها کاری کنیم که از همین الان کاری کنیم که آخوندها با پای خودشان از مملکت فرار کنند. اتحاد و همدلی و حضور در خیابان ها رمز پیروزی ما هستش.

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

سگ های خامنه ای در خیابان دریان نو ستارخان و درگیری مردم با آنها

همین الان سگهای خامنه ای به منطقه دریانو ستارخان حمله کرده اند برای جمع آوری دیشهای ماهواره و بین چند خانواده و سگ های خامنه ای درگیری شدیدی بوجود آمده، مرگ بر هرچی آخونده، مرگ بر اصل ولایت فقیه

۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

آخوند ابطحی یاداور سگ آقای پتیبل

کلا ذات آخوندها همین است و بیشتر از این نمیشه ازشون توقع داشت، نمیدونم چرا با شنیدن سخنان ابطحی بیاد سگ آقای پتیبل افتادم

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

هموطن اسلام را به زباله دانی بینداز که جز بدبختی و غصه چیزی برایت به ارمغان نیاورده است

نمی دانم که از کجا شروع کنم. این روزها خبرهای بد و ناراحت کننده زیاد منتشر می شود. گاهی وقت ها وقتی این خبرها را می خوانم دوست می داشتم که کاش اصلا در یک غاری و به دور از تکنولوژی روزگار سپری می کردم تا از شر خبرهای ناگوار راحت می شدم اما مگر وجدان اجازه می دهد که چشم به وقایع ایران بست و تمام این بدبختی ها و ادبار را نادیده گرفت؟ وقتی خبر دستگیری یک عده جوان را تنها به جرم شاد بودن و آب بازی کردن شنیدم بند دلم پاره شد. مضحک است که در مملکتی که از آن به عنوان گهواره ی تمدن یاد می شود شادی حرام باشد و یک عده که دشمنی آشکاری با فرهنگ ملی دارند بر آن مملکت حاکم باشند که کار آن ها رواج بدبختی و ادبار وغم و ماتم و سوگ و سوگواری برای مهملات مذهبی و توسری باشد. مردم ما به دلیل بدبختی های روزمره که از عمد برای سردرگمی آن ها ایجاد کرده اند لبخند کم بر روی لبانشان می نشیند و بلاخره نیاز به شادی و تفریح دارند. با این حساب مردم از هر فرصتی استفاده کرده تا لااقل به فضای مرده و بی روح جامعه کمی نشاط بخشد. اما شادی مردم برای رژیمی که بنیاد آن را غم و عزاداری و دستورات پست و حقیر دینی اهریمنی تشکیل می دهد سخت گران می افتد و با مقابله با آن اقدام می کند, در کل هر آنچه که از خرد و ذوق و زیبایی سرچشمه گرفته را بر نمی تابد و آن چه را که مردم را بیشتر در ناراحتی و تو سر خود زدن سوق می دهد رواج می دهد. از نمونه های بارز آن می توان به جشن های زیبای ایرانی که برخاسته از طبیعت است اشاره کرد که به جز نوروز تمامی آن ها را رسما تعطیل کردند و تنها جشن نوروز را باقی گذاشتند که آن را هم باطنا تحمل نمی کنند و سالهاست در صدد تحریف و مصادره کردن و چسباندن آن به اسلام هستند!

در خبرها آمده بود که قریب یک سوم مردم ایران مشکل روانی دارند و این زنگ خطری برای جامعه ی جوان ماست که سرمایه های آینده کشور هستند. برای مردمی که شادی و تفریح ممنوع و حرام باشد و یک ماه از سال را برای عزاداری برای استخوان های امامان شیعه تعطیل کنند و رسانه ها و آموزش را از فرهنگ غم و بدبختی پر کنند و ماهواره را ممنوع کنند و پوشش شاد را و آزاد را از جامعه حذف کنند و صبح تا شب اراذل خود را مانند گرگ های درنده بر مردم گسیل بدارند که مواظب پوشش آن ها باشند و در جامعه دختر و پسر را از هم جدا کنند و اینترنت را به شدت محدود کنند و حتی تفریح یک عده جوان با تفنگ آبپاش را هم بر نتابند و آن ها را مانند مجرمان خطرناک دستگیر و با آن ها در اخبار مصاحبه کنند, روشن است که با این شرایط و همچنین خفقان شدید سیاسی یک سوم مردم روانی می شوند و امید خود را برای زندگی از دست می دهند و یا باید در هر صورت از مملکت آبا و اجدادی بگریزند و یا با این شرایط سخت بسازند و حتی در موارد زیادی متاسفانه خودکشی کنند. به دلیل فشارهای متعدد اجتماعی, بزهکاری و تجاوز به دیگران هم به شدت زیاد می شود و جامعه را به یک لجن عمیق پرتاب می کند.

هموطن عزیزم! اسلام را که برایت جز بدبختی و ستم و زورگویی و ادبار و غم و غصه و ویرانی چیزی نیاورده به دور بیانداز و به دنبال تفسیرهای زیبا از اسلام هم نگرد و نگو که اسلام این نیست و چیز دیگریست, نمایندگان اسلام تازه به دلیل تقیه و نبود مصلحت بسیاری از احکام دین را اجرا نمی کنند وگرنه از آخوند مسلمان تر وجود ندارد. دین ناخودآگاه وقتی با سیاست و "قدرت" آمیخته شود معجونی ویرانگر به وجود می آورد و اسلام هم به دلیل میل ذاتی آن و نمایندگانش به قدرت از آن مستثنی نیست. دین زمانی مناسب است که زندگی و معنویت مردم را آباد کند, اما آیا می شود با دین به جنگ نمایندگان همان دین رفت؟ مسلما نه. به دلیل تعلیمات افیونی مکتب آخوندها سی سال است که بدترین ستم ها وسرکوب ها و محدودیت ها به ملت روا شده است و همچنان هر روز خود را با شرایط موجود بیشتر وفق داده است و ظلم پذیرتر می شود. آیا در این 32 سال جز بدبختی و ادبار و غم و آدمکشی از رژیمی که دین را دستمایه ی خود قرار داده دستاوردی مشاهده شده است؟ آیا از دین و تعلیمات آخوندی نقاط مثبتی دیده اید؟ مگر نه آن است که میوه ی هر چیز را باید از درختش شناخت, آیا اگر این تعلیمات واقعا درست و برای زندگانه بهینه بوده اند اثرات آن هم مثبت نمی شد؟ هموطن عزیز! اسلامت را به زباله دانی بینداز که جز بدبختی و غصه چیزی برایت به ارمغان نیاورده است

چرا در ایران امروز عده ای روزه هستند و عده ای روزه نیستند ؟

در این سالها با پیشرفت های چشم گیر علمی به خصوص آن دسته از پیشرفت ها که خطری جدی برای ادیان الهی و الله مدینه به شمار می آیند در ایران دو دسته تفکر به وجود آمده 1-تفکر اسلامیون 2-تفکر بی خدایان

در حالی که در دهه های گذشته همه ی ایرانیان خود را عضو یک دسته که اسلام باشد میدانستند و تنها عده ی کمی بی خدا بودند و نقد دین میکردند!اما این روزها شاهد دو دستگی بیشتری در میان اسلامیون و بی خدایان هستیم .

اسلامگرا:

اسلامگراها در ایران شامل از دو دسته هستند:

دسته ی اول خانم ها و آقایانی هستند که بسیار مقدس مآب هستند،بسیار سعی دارند رفتار و اعمالشان به مسلمانان در صدراسلام شبیه باشد،اهل نذر دادن و روضه خوانی و برگزاری مراسم دعا خوانی هستند،برای امامان مخصوصا امام حسین کفش از پا میکنند،جامه دری میکنند و ساعتها در گرما و سرما راه میروند و بر سر و سینه میزنند واشک می ریزند و طلب مغفرت میکنند.

این دسته از اسلامیون در هر مجلس و مکانی که هستند از ایدئولوژی محمدیسم دفاع میکنند،آنرا ایدئولوژی بس قدرتمند،جامع،مفید و مطلق بدون نقص میپندارند از عیوب دینیشان آگاهند اما در کمال خونسردی با ربط دادن موضوعاتی از قرآن به علم روز هم چنان سعی در درست و جامع نشان دادن ایئولوژی محمدیسمشان هستند و هیچ گونه ایراد و ضعفی در دستورات و احکام دینیشان نمیبینند( مانند اینکه با دختر هفت ساله میتوان ازدواج کرد و نه سالگی با او زفاف نمود و یا هر مردی می تواند چهار زن دایم و نود و نه صیغه و همزمان با این صد و سه زن، هزاران کنیز بی شمار داشته باشد و یا قبول برده داری به عنوان حکم الهی که یک مسلمان حق این را دارد که در جنگ علیه کفار انسان آزاد را برده نماید و گاهی هم اگر زن شوهر دار را در جنگی علیه کفار اسیر کرد و حتی شوهر او زنده بود، حق بهره کشی جنسی از آن زن متعلق به آن فرد مسلمان است و صدها حدیث و روایات احمقانه و غیر منطقی و غیر علمی که از محمد و یا دوازده امام شیعه بر جای مانده است ) و هرگاه مشکلی که کاملا بیانگر نقص دینشان است که با عقل و منطق انسان 1400 سال پیش طراحی و بیان شده است مطرح میشود با عقل و منطق انسان امروزی به کمک آن نقص و درست جلوه دادن آن و تبدیلش به حسن میروند!

این دسته از اسلامیون با کسانی که ایدئولوژی آنان را قبول یا باور ندارند با غیظ و عصبانیت رفتار میکنند و گاهی که از دستشان (بنا بر دستور الله و برای رضای الله) بر آید به آن اشخاص صدمه ی جانی و مالی وارد میکنند،مثلا اگر کسی روزه نباشد این عده با کمال میل و رضایت حاضرند آن شخص برای هر روز روزه خواری شلاق بخورد(شکنجه شود)و حتی گاهی دوست دارند خودشان به آن شخص شلاق بزنند چرا که فکر میکنند کاری خدا پسند و موجب بهشت رفتن است!این دسته از مسلمانان انسانهای خطرناک و مخربی هستند چرا که برای ماندگاری این ایدئولوژی محمدیسمشان حاضرند دست به هر کاری بزنند و تمام اصول حقوق بشر را زیر پا گذاشته و حقوق بشر مطلق اسلامی ( که با هم فکران نرم و لطیف و با دگر اندیشان به شدت خشن و غیر انسانی رفتار میکند) دایر کنند!

دسته دوم شامل عده ای است که من آنان را خدا قشنگ نامیده ام ! این عده فقط دعا های زیبا میخوانند(الهی دستانم را به سوی تو دراز کرده ام مرا نا امید از در خانه ات باز نگردان!یا الهی من در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خودی نداری!!!)

بیشتر خدا را در لفظ باور دارند تا در عمل و در عین حال هنگامی که با افرادی که در عمل خداباور هستند (دسته اول اسلام گرا ها ) روبرو میشوند بسیار کامل و بی نقص نقش خود را با این سناریوی که آنها هم بسیار در حفظ دین و انجام اعمال و احکام دینی کوشا هستند حفظ هستند و خوب بازی میکنند و به عبارتی نقششان آنچنان زیر پوستی شده که خودشان هم باورشان شده که در عمل هم مسلمان هستند!

این عده دو شخصیتی هستند!در جایی بسیار به روز بسیار مدرن و در جایی بسیار الله پرست و معتقد جلوه میکنند! در حالیکه درهر دو حالت هیچکدام نیستند!نه بروز و مدرن و نه الله پرست واقعی،بیشتر یک زندگی شخصی و خدای شخصی دارند (به عبارت دیگر خدای جدیدی بر بنای فرسوده الله آنها بنا کرده اند )!

و در سر شماری ها هم مسلمان نامیده میشوند،در حالیکه هیچکدام از آداب اسلامیون را به جز دعا خوانی و نقش مسلمانی بازی کردن را به جا نمی اورند اما سخت خود را مسلمان دانسته و با کسانی که با تعدادی از احکام دینی اشان مشکل دارند به بحث و مجادله پرداخته و سعی بر قانع کردن آنها در مورد درستی آن احکامی که خود هیچ یک را انجام نمیدهند دارند(به عنوان مثال زنی که به شدت از احکام چهار زنی و صیغه در اسلام دفاع می کند اما به هیچ وجه حاضر نیست که شوهر خودش همسر دوم و یا همسر صیغه ای اختیار کند و یا با تمام وجود از ماه مبارک رمضان دفاع میکند در حالی که خودش هرگز روزه نمیگیرد و توجیه می کند که خدا خودش از شرایط من آگاه است که روزه گرفتن برایم سخت است و به کارم لطمه میزند و هرگز هم به این فکر نمیکند که خدایش به خاطر این سرپیچی برای او مجازاتی در نظر بگیرد).

خدا قشنگ ها میگویند خدا زیباست و زیبایی ها را دوست دارد پس من با این لباس و این مدل مو زیبا تر میشوم پس خدا دوست دارد در حالی که الله رک و پوست کنده دوست دارم ها و دوست ندارم هایش را عنوان کرده!

اینان افراد نادانی هستند چراکه بسیاری از کارهایشان از بوسیدن نامزد و دوست جنس مخالفشان گرفته تا موهایی که از روسری اشان بیرون مانده تا فیلم سکسی دیدنشان تا خوردن مشروب تا سگی که در خانه نگهداری میکنند تا لاک روی ناخن و تتوی بدن و آستین مانتویی که تا آرنج بالا زده شده و تا خود ارضایی و تا سکس با زن یا مرد متعهل و ……………….همه و همه به شدت در قرآن و احکام دین اسلام و مفسران دینی(دین فروشان) و به وسیله محمد و الله رد شده و مورد غضب واقع شده!

و نادانی آنها از این روست که الله را خوب نمیشناسند و به اللهی که خوب نمیشناسند باورمند هستند!

دوستش دارند و گمان میبرند که الله نیز آنها را دوست دارد!

واللهی را که با تمام قوا خواستار اجراو فرمانبرداری مطلق از دستوراتش شده را کوچک میشمارند در حالی که هیچ آگاهی به کارشان ندارند!چرا که هر روز کارهایی را که الله با آنها مخالف است وآن اعمال را اعمالی شیطانی میداند انجام میدهند و باز هم خود را مسلمان و باورمند به الله میدانند و هیچگاه فکر نمیکنند که به جهنم میروند چون برای کارهای خلافشان از نظر الله هزاران دلیل دارند!

مثلا میگویند:خدایا مشروب خوردم چون حالم گرفته بود توکه درک میکنی نه؟!

یا مثلا سگ در منزل نگهداری میکنند و هرگاه در خیابان به سگشان گیر میدهند و میخواهند سگ را توقیف کنند ماموران الله را مقصر میدانند و به آنها فحش و ناسزا میگویند که اینان بی فرهنگ و از خدا بی خبر هستند در حالی که آنها از الله با خبر هستند و این خودشان هستند که الله شخصی دارند و از الله مدینه و دستوراتش بی خبر هستند!

خلاصه حال و روزشان بسی تاسف بار است چراکه ندانند که ندانند و در جهل مرکب ابد الدهر بمانند!

بی خدایان:

بی خدایان ایران هم دو دسته هستند، دسته ی اول شامل عده ای خردمند و با سواد است که از روی مطالعه و آگاهی پیدا کردن و استفاده از خرد و منطقشان الله و هر خدای اختراع شده ای را رد میکنند و بر دلایل علمی و منطقی تکیه میکنند و برای آگاهی دادن و کمک رسانی به کسانی که در دام الله مدینه و خدایان اختراع شده گرفتار شده اند همواره میکوشند،بحث های منطقی میکنند وتنها از روی کینه و مشکلات ناشی از چند سال خدا باوری صحبت نمیکنند و میکوشند واقعیت ها را آنطور که هست بیان کنند و نتیجه و برداشت از نقد موضوعات دینی را به عهده ی خود شخص میگذارند.

همینجا به آنها خسته نباشید میگویم و امیدوارم این میخ آهنی (خرد)که در دست دارند در سنگ(افکار منجمد شده ی خداباوران و خرافات باوران)فرو رود!

دسته ی دوم بی خدایان،اینان عده ای هستند که خودشان هم نمیدانند برای چه بی خدا شده اند؟!

زمانیکه که با آنها به بحث پیرامون خدا بپردازی و علت بی خداییشان را جویا شوی، با جمله ی خدا چیه بابا بی خیال به تو پاسخ خواهند داد!

یعنی بی خدایی آنها از روی مطالعه و آگاهی و خردشان نیست!

در یک دقیقه پنج بار میگویند به خدا و بعد هم میگویند اَه…شیت…دهنم عادت کرده…یاید ترکش کنم…

و بی خدایی را تنها در به زبان نیاوردن نام الله و نگرفتن روزه و نخواندن نماز میدانند

و گاهی که چند خطی از اخبار روز را از جایی یا از زبان کسی میشنوند سریع شروع به اظهار نظر و فلسفه بافی های کم ارزش میکنند و دایم با ادای کلمه ی اینها اونها و … سعی در متمایز نشان دادن خودشان و ابراز بی خداییشان به اشخاص دیگر میکنند،این دسته از بی خدایان،بی خدایی را بیشتر یک جور کلاس یا لباسی که مد شده می پندارند تا یک فکر و ثمره ای از تلاش کسانی که با استدلال های علمی و منطقی خدا را نقض میکنند!

زمانیکه در مورد مثلا سنگسار با آنها صحبت میکنی میگویند:اینها یک مشت عرب وحشین و این کارا چیه و این کارا دیگه از مد افتاده و هیچ جای دنیا دیگه از این کارها نمیکنند! و در نظراتشان هیچ اثری از علم و منطق و حرف بدرد بخور نیست!

و کافیست از آنها بپرسی که اگر همسر خودت به تو خیانت کرد و با زن یا مرد دیگری همخواب شد تو بازهم حاضری که حکم سنگسار انجام نشود؟

به مِن مِن کردن می افتند و کمی در فکر فرو میروند و هر جوابی جز جواب منطقی به شما تحویل میدهند!مثلا ،خوب من هنوز ازدواج نکرده ام،یا من همچین کسی را انتخاب نمیکنم!

یا اگه این کار را بکنه دوست دارم خفش کنم سنگسار هم کمشه!

یا فعلا که اتفاق نیافتاده حالا هروقت که اتفاق افتاد اونوقت میگم نظرم چیه!

تعدادی هم با فشار جملاتی از یک بیخدا را که در جایی دیده اند تکرار میکنند!

این عده از بی خدایان شبیه به همان دسته ی دوم اسلامیون هستند که نه میشود بی خدا نامیدشان و نه میشود اسلامی نامیدشان در حالی که سخت اصرار به بیخداییشان دارند!اما هیچ یک از رفتار های معقولانه و منطقی که بر اساس مطالعه و آگاهی از این موضوع (بی خدایی) باشد را ندارند!

و برای جلب توجه اظهار به بی خدایی میکنند وقصدشان بیشتر جلب توجه است تا خرد گرایی

و فردا روز اگر به گوششان برسد که مثلا در جایی وسط پیشانی ساعت کار میگذارند و عده ای بر این باورند که این بهترین کار است و هر لحضه از زندگی را بهتر حس میکنیم ،از موضع بی خدایی کنار کشیده و به جمع متفکران و منتقدان ساعت پیشانی ها می پیوندند و هیچ گاه نمی دانند برای چه بی خدا شدند و برای در جمع ساعت پیشانی ها هستند و برای چه این دو را ترک کردند و به دنبال دیگری رفتند!چرا که قصدشان تنها ارضای نیاز توجه است!

همیشه میگویند اگر میخواهی یک ایده،یک ایدئولوژی یا یک اصل را خراب کنی و نابود سازی از آن ایده یا ایدئولوژی بد دفاع کن!

×بحث منطقی و علمی بین گروه اول اسلامگرایان و گروه اول خدا ناباوران می تواند برای جامعه خرافه زده ی ما مفید واقع شود . اما گروه دوم اسلامگرایان میتواند آسیبهای زیادی به جامعه وارد کنند زیرا که این گروه در دامن زدن به خرافات و حماقتهای دینی که خودشان هرگز آنها را قلبا باور ندارند اما صرفا برای تایید جامعه دینگرا و همرنگ شدن با آنان به شدت آن اعمال را تایید و درست جلوه میدهند ( به مانند فردی که قمه زدن برای امام حسین را کاری درست تلقی می کند تا انجاییکه می گوید برای امام حسین جان دادن هم کم است اما خود در مراسم محرم به زور چند عددی سینه میزند و گاهی هم سینه نزده و تمایل به گریه کردن نشان میدهد)خطری بزرگ از طرف این گروه تمام جوامع دین گرا را تهدید میکند و مانع بزرگی بر سر راه پیشرفت و خرد گرایی هستند.

اما گروه دوم خدا ناباوران هم میتوانند به نوعی دیگر برای اجتماعات بشری و همینطور دستاوردهای علمی ، فرهنگی و جایگزینی خرد به جای خرافه خطرساز باشند.این عده با ابراز نظر های نابخردانه خود در هر گوشه و کنار و رفتارهایی بعضا غیر اخلاقی و یا غیر انسانی بدترین نمونه هایی از جامعه انسانهای بی خدا هستند ! و تمام دستاوردهای خدا ناباوران خرد مند و اهل مطالعه را با رفتارهای سبک سرانه استدلالهای تهی از منطق در افکار عمومی به بی راهه می کشانند.این دسته عمدتا از افرادی هستند که برای پایبند بودن به اخلاقیات انسانی مواردی که از هزاران سال پیش از پیدایش ادیان رایج امروزی و حتی ادیان سامی بیابانهای عربستان( مانند زشت بودن دزدی، دروغ، رابطه جنسی با زن یا مرد متاهل و یا رابطه جنسی با توصل به زور و و و …) نیاز مند چهار چوب تنبیهی و یا حتی گاهی شکنجه مانند هستند(مثلا چون فقط در احکام دینی جزای فردی که زنا کند و یا هر نوع رابطه جنسی غیر اخلاقی داشته باشد سنگسار و یا اعدام میشود و یا شلاق می خورد آن فرد چنین عملی را از ترس مجازات الهی انجام نمیدهد و هنگامی که متوجه میشود که خدای مربوط به احکام وجود ندارد و این احکام و مجازات ها ساختگی هستند دلیلی برای انجام ندادن این امور غیر اخلاقی نمی بینند.) و در صورت عدم وجود این چهار چوب دینی در ذهن آنان بلا فاصله پایبندی به اخلاقیات هم پایان می پذیرد. به عبارت دیگر به محض متوجه شدن بی هوده بودن دین و یا باور مذهبی خود به یکباره از نظر نظام اخلاقی سقوط کرده تا آنجایی که به هیچ گونه اخلاقیاتی پایبند نخواهند بود . در حالی که وجود اخلاق لازمه وجود انسان است نه دین ! در واقع از روزی که انسان وجود داشته ( و این ادیان شناخته شده وجود نداشتند نه یهوه و نه پدر آسمانی و نه الله ..)اخلاقیات وجود داشته است.و از آنجایی که بیشتر مردم ایران رابطه اشان با افراد بی علم ، بی خرد، و نا آگاه بهتر از افراد دانشمند و با خرد و آگاه است رفتارهای این افراد باعث میشود در افکار عمومی بی خدایان افرادی دروغگو،کم خرد،شیطانی،پایبند نبودن به اصول اخلاقی و گاهی غیر انسانی جلوه کنند.

خلاصه ی کلام اینکه اگر الان روزه هستید یا نیستید و نمیدانید که چرا اینکار را انجام داده یا نداده اید و تنها دستخوش یک سری باورهای غلط و عادت ها شده اید و حوصله ی کتاب خواندن هم ندارید،تنها از خود بپرسید چرا؟!…

وببینید شبیه به کدام از این دسته ها هستید و آنگاه هر تصمیمی که گرفتید انتخاب با شماست!

رژیم جمهوری “اسلامی” یا “رژیم آخوندی”

دیرزمانیست که سازمان مجاهدین خلق ضمن اطلاق عنوان “رژیم آخوندی” از کاربرد نام “جمهوری اسلامی”، نام ثبت شده و رسمی این نظام از سال 57 تا به حال، خودداری می کند. چه در رسانه های بصری و چه در خبرگزاری های اینترنتی و چه درسخنان رسمی هرگز اشاره ای به عنوان “جمهوری اسلامی” نمی شود و با زیرکی تلاش می شود تا عبارت “رژیم آخوندی” جایگزین عنوان اصلی گردد. پرسش از این فعالین اینجاست که با جعل عنوان در پی چه هستند؟ آیا جز اینست که از بیم ریزش ایدئولوژیک اعضای مسلمان خود از کاربرد کلمه “اسلامی” برای این نظام پرهیز میکنند و ضمن دادن آدرس غلط، پیکان انتقاد را به سمت “آخوندی” بودن سیستم می برند؟ اصولا آخوند کیست؟ آخوند یا همان عبارت صحیح تر آن ملا و آیت الله کسی است که از طریق فروش اسلام ارتزاق میکند؛ دین ابزار رسیدن او به قدرت و ماندنش در قدرت است. از ابتدای پیدایش، اسلام هدفی جز برانگیزش و اتحاد توده برای کسب قدرت نداشته و در انقلاب 57 نیز همان تجربه به علت بافت سنتی و روستانشین جامعه ایران تکرار شده و ایران امروز را به چنین ویرانه ای بدل ساخته است. جای تعجب و البته بسی تاسف است که این سازمان همپای دیگر مسالک فکری سیاسی مسلمان در تلاش است تا ضمن به در بردن پای اصل اسلام از آماج انتقادات آن را به شکلی دیگر چون آوار بر سر آینده ایران نیز خراب کند. از این منظر دو گروه سیاسی را دوشادوش یکدیگر و هم مسیر با هم می دانم که اختلاف بر سر چگونگی تقسیم قدرت و اتفاقات تلخ اوایل انقلاب (خوشبختانه) بزرگترین مانع اتحادشان است. اصلاح طلبان و مجاهدین. به عنوان یک ناظر به رفتار سیاسی هر دو گروه هیچ تفاوتی میان “اسلام دموکراتیک” (مورد استفاده مجاهدین) و “اسلام رحمانی “(مورد استفاده اصلاح طلبان) قائل نیستم و نخواهم بود و هدف هر دو گروه را نیز در نهایت حفظ ابزار سیاسی “اسلام” و تلاش برای کسب حق استفاده انحصاری از آن برای خود میدانم. چگونه است که این دو گروه ماهیت جامعه ایران را اینچنین کودن و متحجر انگاشته اند که علی رغم تجربه یک انقلاب تماما اسلامی و با وجود اجرای صدها هزار حکم اسلامی که منجر به شلاق خوردن اعدام سنگسار و… هزاران تن از هم میهنان شده است انتظار دارند تا دوباره فریب این ابزار سیاسی ر خورده و خود را برای انتخاب حجاب با عشق! آماده سازند؟. چه آدرس دیگری می توان به جز ماهیت متحجر این دین و ضدیت آن با بدیهی ترین اصول زندگی مدرن می توان متصور بود؟ چگونه است که آقایان فعلی و رفقای سابق هنوز متوجه نشده اند که تمام قرائت های دینی برای تهییج توده مغلوب فرم رادیکال آن هستند و اساسا آنچه که قرار است چنین فرد متحجری را به خیابان بکشاند “اعتراض به برچیده شدن و اجرای نادرست سنت هاست” نه اعتراض به قالب سنت! اعتراض به قالب سنت را جوانانی کرده اند که با شعارهای استقلال آزادی جمهوری ایرانی – که اتفاقا با موذی گری تلاش شد تا لابه لای الله اکبرها شنده نشود- به خیابان آمدند. باشد که مغلوب فریب دو باره اینان نگردیم.

دست بردن در ایات قران و تاریخ اسلام

اولین کتاب تاریخی که اکثر کتاب ها‌ی شیعه و سنی اون مراجعه میکنند کتاب طبقات ابن سعد است که حدوداً ۱۳۰ سال بعد از محمد نوشته شده با بررسی علمی‌ این کتاب میتوان ردّ پای سفارشات صاحبان زر و زور برای تاریخ سازی در جهت تمایلت و منافع شخصی آنها پای برد. به طور مثل پس از عالمگیر شدن اسلام بیان کردن اینکه بنیانگذار این دین فاقد هر گونه قدرت مافوق بشریست امری ناکارامد میمانست لذا علی‌ رقم اینکه خود محمد در قرآن به صراحت خود را ناتوان از آوردن معجزه میدانست (وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ -و كافران مي گويند : چرا از سوى پروردگارش معجزه اى بر او نازل نشده ؟ تو فقط بيم دهنده اى وبراى هر قومي هدايت كننده اى است . الرعد )۱۴
ولی‌ کارگزارن قدرت بیش از ۴۰۰۰ معجزه برای محمد ذکر میکنند.
باید این نکته را هم متذکر بشوم که این جعل و دروغگویی چیزی نبود که در زمان بعد از محمد اختراع و ابداع شده باشد . در زمان رسالت محمد هم هرگاه ایشان نیاز به آیه یا سفارشی از جانب الله داشت بلا فاصله جبرئیل به کمک او میشتافت که حتی یک بار عآیشه در این خصوص به محمد گفت که انی اری ربک يسارع فی هواک یعنی‌ می بينم الله به انجام خواهشهای نفسانی تو می شتابد. که محمد با عایشه به من شک نکن قایله را ختم میکند.

تنها تفاوت این بود که چون محمد ادعای وصل بودن به مقام بالاتر (الله ) را داشت خود به این گونه گفتارمیپرداخت در صورتی‌ که متاخرین به علت عدم اتصال به وحی (خودشان تولید کننده اینگونه کلمات نبودند ) به جعل تاریخ میپرداختند .

شکمها سیر اما چشمها گرسنه، نتیجه حکومت دینی ؟

بی شک حداقل یکبار در طول زندگی در یک مهمانی نسبتاً بزرگی شرکت نموده اید که شرکت کنندگان آن از توان مالی بالا، ملبس به لباسهای فاخر و مارک دار، دارای معلومات و تحصیلات دانشگاهی و در نهایت مشاغل عالی و منزلت اجتماعی بوده باشند و حتماً در این مجلس سعی خواهید نمود طوری رفتار نمائید که در حد مهمانی فوق باشید و در مقابل نیز انتظار رفتار مطابق شآن و منزلت اجتماعی از دیگر میهمانان خواهید داشت. چنانچه شما نسبت به سایر مدعوین از طبقه اجتماعی پائین تری باشید سعی خواهید داشت که مواظب رفتار خود باشید، تا دست از پا خطا نکنید.

با شرایط موجود در این مجلس انتظار می رود که هنگام صرف غذا عجله ای نداشته باشند و از تنوع غذائی کمتری برای تناول استفاده کنند، به اندازه کافی بشقابشان را پر نمایند، با هر لقمه غدا یک لیوان نوشابه ننوشند از سر و کول همدیگر برای دسترسی به غذا بالا نروند و از این قبیل ...

شاید مشاهدات شما غیر از چیزی است که گفته شد زیرا باقیمانده غذا در بشقابها در اکثر مجالس ایرانی نمایانگر آن است که بیشتر از نیاز استفاده شده است و چه بسا عده ای نیز بعد از صرف غذا توان نفس کشیدن نیز ندارند. سوال اینجاست که افراد مد نظر ما واقعاً گرسنه اند و دارای توان مالی مناسبی نمی باشند و یا فکر می کنند که از سر سفره دشمن ارتزاق می کنند و یا چنانچه کادوئی آورده باشند در صدد جبران مافات هستند.

ضرب المثلی است که می گوید آدم گرسنه خواب نان سنگک می بیند اما اینها که گرسنه نیستند که در پی دست یافتن به آرزویشان در خواب باشند صد البته که در قشر متوسط به پائین وضعیت بدتر از این است زیرا به همین خاطر است که غذا را پرسی سر هر میز می گذارند، زیرا اگر چنین نبود جنگ و خون و خون ریزی برپا می شد.

چرا ظواهر افراد بیانگر شخصیتشان نیست، ایراد کار کجاست آیا می توان گفت که این قشر از جامعه مضرات زیاد غذا خوردن را نمی داند، آیا نمی داند که انواع و اقسام غذاها را یکجا در معده ریختن زیان دارد و آیا اینگونه افراد هنگام صرف غذا در منزل شخصی به کودکانشان برای زیاد غذا خوردن تذکر نمی دهند بلکه برعکس در اینگونه مهمانی ها کودکان را به بیشتر خوردن تشویق می نمایند.

ایراد کار کجاست، احتمالاً تمامی این موارد را می دانند و با توجه به طبقه اجتماعیشان نیز دارای آگاهی و پول کافی می باشند، آیا غیر از این است که نتیجه بگیریم که شکمشان سیر است اما چشمانی گرسنه دارند. البته منظور این نیست که جامعه ایران در حال حاضر در رفاه هستند و یا سوء تغذیه ندارند و هیچ فقیری پیدا نمی شود، بلکه بر عکس درصد فقرا به مراتب بیشتر و بیشتر نیز شده است، بلکه منظور کسانی می باشند که دستشان به دهانشان می رسد و همچنان حریص و به ظاهر نخورده، چه خوب گفت حکیمی که از دست گرسنه بگیر و بده به آدمهای سیر.

چرا چشمان گرسنه خبر از شکم سیر ندارد چه شرایطی پیش آمده است که ایرانی ها اینگونه رفتار می کنند، فکر می کنند، از همدیگر عقب افتاده اند، رانندگی در خیابان و جاده ها نیز اینگونه است اما چنانچه از درب ورودی هر خانه و یا مکانی که بخواهند عبور نمایند هزاران تعارف نثار همدیگر می کنند زیرا به ظاهر هزینه ای در بر ندارد. جالب اینکه همین افراد هزاران تومان صرف خرید دستگاه های لاغری کرده و هر یک نیز استاد در شیوه لاغری به انواع و اقسام می باشند، همه نیز آگاهند که پرخوری عوارض و بیماری می آورد و هزینه های درمان آن نیز سرسام آور، مگر نگفته اند کاه که از خودت نیست اما کاهدان که از خودت است.

پس چرا توجه نمی کنیم، مشکل کجاست آیا مربوط به رفتار حکومت می شود، شاید بتوان گفت که تب حرص و طمع را نوع حکومت در جان مردم انداخته است، زیرا پس از وقوع انقلاب قشری که سوار بر موج حکومت شدند مدتها در فقر و بدبختی و بی توجهی دست و پا زده بودند، یک مثل نانوشته است که می گوید آخوند دست بده ندارد ،پس در صدد جبران مافات بودند که باعث گردید در جامعه تفکر عقب ماندگی از یکدیگر گسترش یابد.

از حکومت که آبی گرم نمی شود اما شاید بتوان توسط احاد مردم در این راه قدم مثبتی برای رفع عادات بد برداشت و در رفع رفتارهای بد دیگر هر یک از ما نیز تسری داد که در نهایت منجر شود به داشتن یک شهروند خوب و در نتیجه یک سرزمین خوب و در ضمن رعایت اینگونه موارد باعث اصراف کمتر شود و از مازاد آن بتوان به نیازمند واقعی اش رساند و در نتیجه هیچ نیازمندی در ایران نباشد.

سبزهای ایران‌زمین خود را در غم و درد و رنج شهروندان ستم‌کشیده و بلادیده‌ی سوریه، شریک می‌دانند

.....پنج ماه است که تظاهرات و اعتراضات آزادی‌خواهان سوریه، با وجود سرکوب خشن و خونین ادامه یافته و حق‌جویان سوری همچنان شجاعانه پیگیر خواست‌های انسانی و مطالبات دموکراتیک خویش‌اند. بیش از ۱۵۰۰ قربانی، افزون بر ۵۰۰۰ مجروح و زخمی، و هزاران زندانی و شهروند فراری و آواره، حاصل خودکامگی بشار اسد و اقتدارگرایی دولت سرکوبگر دمشق از شروع اعتراض‌های مردمی در این کشور تاکنون بوده است. جباران مسلط بر سوریه، بی توجه به فرجام دیکتاتورها در تونس و مصر، و بسیاری نقاط دیگر جهان، و بی اعتنا به مطالبات برحق و انسانی شهروندان خویش، همان راهی را برگزیده‌اند که امثال معمر قذافی طی کرده‌اند. خودکامگانی چون اسد و قذافی از یک سو امکان و بستر و دلیل دخالت خارجی در تحولات سیاسی – اجتماعی خویش را فراهم می‌سازند، و از سوی دیگر از کشورهای خود، سرزمین‌هایی سوخته برجای می‌نهند، و نیروهای انسانی و منابع مادی ملتشان را فدای عطش سیری‌ناپذیر خود به قدرت می‌کنند. جنبش‌های اعتراضی آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب در برابر نظام‌های خودکامه و اقتدارگرا، وضعی مشابه دارند؛ چنان که جنبش سبز مردم آزاده‌ی ایران نیز دو سال است که با سرکوب خشونت‌بار اقتداگرایان و تهدیدها و سرکوب نامشروع خودکامگان روبرو است. وجه اسف‌بار این رویدادها، عدم عبرت‌گیری حاکمان جبار و تمامیت‌خواه از سرنوشت همتایان سرکوبگر خویش است. شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن ابراز همدردی عمیق با آزادی‌خواهان و دموکراسی‌طلبان سوریه، از حاکمیت خشونت‌پیشه و اقتدارگرای دمشق می‌خواهد به کشتار شهروندان خویش خاتمه داده، مطالبات دموکراتیک و خواسته‌های انسانی ایشان را ارج نهد و پاسخ گوید. شورا همچنین با ستایش ایستادگی و استقامت و عزم جزم آزادگان سوریه برای پیگیری صبورانه و مجدانه‌ی خواست‌هایشان، تصریح می‌کند که سبزهای ایران‌زمین خود را در غم و درد و رنج شهروندان ستم‌کشیده و بلادیده‌ی سوریه، شریک می‌دانند. جنبش‌های رهایی‌بخش در جای جای جهان، از یکدیگر می‌آموزند و تجربه‌های خویش را با هم مبادله می‌کنند. این همبستگی، مقاومت و تلاشی انسانی در برابر همکاری‌های ضدانسانی دولت‌های سرکوبگر، برای خاموش کردن صدای اعتراض‌های به‌حق شهروندان‌شان است. شورای هماهنگی راه سبز امید از هموطنان آزاده ایرانی می‌خواهد دقیق‌تر و پیگیرتر از گذشته، روند اعتراض‌های سیاسی را در منطقه مورد توجه قرار دهند، به هر شکل ممکن همبستگی خود را با آزادگان و مظلومان سوری نشان دهند، و استقامت و پایداری را همراه امید و صبر کنند. شورا همچنین صاحبان قدرت در ایران را به پاس‌داشت حقوق اساسی و مدنی شهروندان خویش، و نیز پرهیز از هر گونه همکاری‌ امنیتی و ضدانسانی و سرکوبگرانه با دولت سوریه علیه شهروندان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب این کشور، فرا‌می‌خواند.

۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه

من در انتخابات مجلس حتماشرکت میکنم

نه خدایش این همه مجلس داره زحمت میکشه و نباید بی تفاوت باشیم و در انتخابات شرکت نکنیم ، اگر ما شرکت نکنیم چه کسی تو مجلس بره دنبال فتنه آبی بگرده ، کی بره دنبال مصبب شادی مردم بگرده، که بعدش مجلسیان با کلی تحقیق اعلام میکنند، مردم از بیگانگان پول میگیرند تا شادی کنند، تا عزاداری و گریه زاری در مملکت برچیده بشه، مجلسیان دارند کلی کار انجام میدهند و زحمت میکشند ، پیگیر تجاوزات گروهی در باغات هستند، و بعدش اعلام میکنند این تجاوزات بخاطر امر به معروف و نهی از منکر بوده، این همه امنیت برقرار شده، تو صحن مجلس شعار مرگ بر موسوی و کروبی میدهند و بعدش این دونفر را در حصر خانگی قرار میدهند، و آنهای را هم که پای حرف عقایدشان بودند را دستگیر و زندانی و تجاوز میکنند و مجلسیان هم با جدیت پیگیر حالشان میشوند که یه وقت خدای نکرده در زندانها بهشان بد نگزرد ، قوی ترین مرد ایران را هم کشتند ( وای به حال ما ضعیف ها ) و مجلسیان بعدش شاکی میشوند و شاخو شونه کشیدند، و بعدش همه جا امنیت کامل برقرار شد، گرانی و بیکاری هم که دیگه نیست، اجاره مسکن ها هم که آمده پایین این همه خدمت را نباید نادیده گرفت. من یکی که حتما میرم در انتخابات شرکت میکنم. آهان یکی از خدمات دیگر مجلسیان هم یادم آمد از آنجای که تمام مشکلات مملکت توسط مجلسیان حل شده برای همین تشخیص دادند که بالا پشت بام خانه ها نباید دیش ماهواره قرار بگیره که مبادا این همه خدمات مجلسیان به گوش جهانیان برسد و ازشان کپی برداری کنند. توصیه میکنم همه بروند و در انتخابات شرکت کنند.

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

شروع طرح زوج و فرد برای عبور ومرور زن ها و مردهادر خیابان های تهران بزرگ

فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ از طرح زوج و فرد عبور و مرور زنها و مردها از هفته آینده خبر داد، پیرو این طرح از هفته آینده روزهای زوج زنها و روزهای فرد مردها میتوانند در خیابان های تهران عبور و مرور نماییند. چنانچه شخصی از این دستور سرپیچی کند متخلف و توسط گشتهای ارشاد دستگیر و به مراجع قضایی ( که این روزها بیکار هستند) فرستاده خواهد شد.

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

مجاهدین خلق و آخوندها هردو منفور ملت ایران

از این پس به هر لینکی که از طرف مجاهدین خلق در سایت بالاترین زده شود به عنوان مخالف حضور مجاهدین خلق در بالاترین منفی خواهم داد. سایت بالاترین محل لجن پراکنی مریم و مسعود رجوی و طرفدارای جنایتکارش نیست و همان اندازه که از حکومت آخوندی متنفر و بیزارم از مجاهدین خلق هم بیزارم.

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

ترفند حکومت اختلاف انداختن بین طرفدارها و مخالفین مجاهدین خلق

چند روزی شاهد نزاغ بین طرفدارهای مجاهدین خلق و مخالفینش در سایت بالاترین هستیم و اینکه لینکهای زیادی از طرف مجاهدین خلق برروی سایت بالاترین گذاشته میشود و پشت سرش نزاع های طرفداران دو طرف در کامنتها شدت پیدا کرده است. همین نزاع ها چندی پیش بین طرفداران سلطنت طلب با مخالفینش بود. پس هوشیار باشیم که حکومت با قرار دادن ملت مقابل هم نهایت استفاده را نبرد.

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

زندانی های اعتصاب کننده یه طرف ملت ایران هم طرف دیگر

زندانی های سیاسی اعتصاب کننده در زندان با تمام فشار و شکنجه های که تحمل میکنند، تمام قد با تمام وجود بر سر مطالباتشان ایستاده اند و ما ملت ایران فقط نزاره گر هستیم، آیا نباید از این شجاعان حمایت شود، آقایان امیر ارجمند و واحدی و شورای هماهنگی راه سبز امید و تشکل های سیاسی سکوت تا کی ؟نباید با اعلام بیانیه ای از این شجاعان حمایت کنید و مردم را یکبار دیگه به خیابان ها بکشانید، با یک راهپیمایی سکوت دیگر در تهران و شهرستان ها قدرت مردم را برای حمایت از این عزیزان نشان دهیم. تا کی باید بی تفاوت باشیم ، تا کی باید سکوت کنیم؟

سونامی قبض برق از راه رسید

دوره پیش پول قبضم ده هزار تومان بود و حالا آماده چهل هزار تومان. و در جا بیاد سخنان گوهر بار آقای خمینی لعنت الله افتادم که برای اینکه بر کرسی حکومت بشینه اعلام کرد که مردم ایران باید از آب و برق و گاز مجانی بهرمند شوند. و همینجا از اقایان احمدی نژاد و خامنه ای تشکر میکنم که روز به روز فشار اقتصادی را بردوش این ملت بدبخت سنگین تر میکنند. تو مملکتی که سرشار از منابع طبیعی هستش داریم با بدبختی زندگی میکنیم.

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

امام زمان ازجانب چه کسی ظهور خواهد کرد؟

مگر نمیگویند امام زمان منجی عالم بشریت هستش، مگر نمیگویند امام زمان از جانب خدا برای نجات بشریت نازل خواهد شد؟ مگر خدا در قران نگفته است که حضرت محمد آخرین فرستاده اوست و دیگر پیغمبری بعد ازحضرت محمد فرستاده نخواهد شد، پس حضرت مهدی از جانب چه کسی ظهور خواهد کرد و بشریت را نجات خواهد داد؟

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

چه بر سر ملت آزادی خواه ایران آمده؟

برای اعتراض به کشته شدن هاله سحابی دیروز ساعت 5 به میدان ولیعصر وارد شدم و پیاده بسمت پل گیشا حرکت کردم تا به جمع مردم معترض دیگر بپیوندم، ولی متاسفانه مردم انگاری که در یک خواب عمیق فرورفته اند و از هیچ کجا خبری ندارند. ( واقعا چه به سر این مردم آمده است ). خودم را امیدوار کردم که حد اقل شب با شنیدن صدای الله اکبر بیدار بودن ملت را متوجه شوم. ولی انگارکه ملت مشغول دیدن سریال های فارسی وان بودند و از فریاد الله اکبر خبری نیست. ( جز چند منطقه از شهر که امروز در بالاترین دیدم ) شهر در خواب عمیقی فرورفته بود و با اینترتیب باید آزادی مملکتمان را در همان خواب فقط دید. واقعا تاسف خوردم که چی بر سر این ملت آمده؟

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

گران شدن پنیر در بازار امروز

قیمت پنیر 1800 تومانی 700 تومان گران شد. یه رایانه میریزند به حساب صد برابرش را باید برگردانیم.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

از اعتصابات گسترده دانشجویان در 25 اردیبهشت چه خبر؟

الان ساعت دوازده ظهر 25 اردیبهشت میباشد و هنوز هیچ خبری از اعتصابات دانشجویان گزارش نشده.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

لزوم یک فراخوان عمومی جهت حمایت از مردم سوریه

همانطور که موسوی و کروبی برای حمایت از مردم مصر فراخوان حضور در خیابان ها را صادر کردند، میبایست یک فراخوان هم جهت حمایت مردم سوریه از طرف شورای هماهنگی راه سبز امید داده شود، نمیتوان منتظر این نشست که موسوی و کروبی از حصر خانگی خارج شوند و این وظیفه شوراهی هماهنگی راه سبز امید هستش که راه آنها را ادامه دهند. باید به این بهانه به خیابان ها آمده و از مظلومیت مردم ایران و سوریه دفاع کنیم. باید از درگیری که در راس حکومت بوجود آمده نهایت استفاده را ببریم و این شکاف را بیشتر کنیم. پس تا دیر نشده این فراخوان را صادر کنید.

آقای رضا پهلوی با رهبریت جنبش سبز عیار خودت را محکی بزن

این روزها در غیاب رهبران جنبش سبز ( موسوی و کروبی ) و سکوت شورای هماهنگی راه سبز امید، ملت آزادی خواه ایران منتظر یک فراخوان و یک جرقه برای حضور در خیابان ها و شروع مجدد اعتراضات خود هستند ( تا از عربها عقب نیافتند ) . و چه بهتر که رضا پهلوی به عنوان یک ایرانی آزادی خواه ( بدون در نظر گرفتن شاهزاده بودنش ) قدم پیش بگذارد و با یک فراخوان عمومی در غیاب رهبران جنبش سبز رهبری جنبش را بدست بگیرد. حداقل با اینکار عیار محبوبیتش نزد ملت ایران مشخص خواهد شد. شما ( رضا پهلوی ) یا کلی محبوبیت دارید که مردم را به خیابان بکشید، که د ر این صورت سکوت شما جایز نیست. یا از پشتیبانی اجتماعی مناسب برخوردار نیستید که اون بعضی مسایل رو برای آینده ی جنبش و اینکه مردم بدونند روی چه کسانی باید بیشتر سرمایه گذاری کنن روشن میکنه.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

سونامی قیمت های قبض گاز دوره جدید

امروز قبض گاز برام آمد درب منزل ، انگار که برق سه فاز بهم وصل کردن یک ساختمان سه طبقه دوره قبلی آمد 350 هزار تومان ولی دوره جدید ( امروز ) 700 هزار تومان آمده یعنی دوبرابر دوره قبل ، باید به کی بریم شکایت کنیم آخه این چه مملکتیه که یارانه های دریافتی را باید چند برابرش پول فقط یه قبض گاز بدیم.

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

من سه شنبه به میدان میروم واز حقوق زنان دفاع میکنم

زیرا 1- مرد ایرانی هستم 2- چشمان باز ندا را فراموش نکردم 3- خلقت زن با من فرقی ندارد پس در حقوق انسانی با هم برابریم 4- میخواهم از حق دختر کوچکم دفاع کنم 5- میخواهم دیکتاتور را سرنگون کنم 6- زیرا نه سر سپرده ام نه جیره خور من فقط تشنه آزادی ام پس من 17 اسفند یک ایراندخت واقعی هستم

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

25 بهمن و لزوم هوشیاری جنبش سبز

تجربه نشان داده که هر زمان فراخوانی از طرف جنبش سبز اعلام شده و مکانی برای تجمع اعتراضی مشخص شده است ، حکومت با استقرار چند لایه نیروهای سرکوبگرش در طول آن مسیر مانع ورود و شکل گیری تظاهرات خواهد شد. همانطور که در 25 خرداد سال جاری شاهدش بودیم. زمانی که خواستیم سالگرد حماسه 25 خرداد 88 را زنده کنیم و با برنامه ریزی های که کرده بودیم قصد داشتیم از انقلاب تا امام حسین را طی کنیم. ولی با استقرار نیروهای سرکوبگر عملا مانع اینکار شدند. و حالا هم در 25 بهمن همین کار را خواهند کرد. و برای مقابله با این ترفند حکومت باید با حضور میلیونی این سد را بشکنیم و یا خارج از مسیراعلام شده امام حسین تا آزادی تجمع گسترده ای تدارک ببینم و از چندین نقطه با تجمع انبوه به سمت مسیر های امام حسین تا آزادی حرکت کنیم. و در صورت ممانعت از حضورمان آن روز را تبدیل به روز خشم کنیم و با نیرهای سرکوبگر مقابله کنیم. به امید طلوع آزادی در 25 بهمن

۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

25 بهمن استقرار سنگین نیروهای سرکوبگر در مسیر امام حسین تا آزادی

واقعیتی که باید پذیرفت، تجربه ای که در فراخوان های گذشته هم باهاش روبرو بودیم. 25بهمن بسادگی 25 خرداد، هسته اصلی تظاهرات تشکیل نخواهد شد. همانطور که جنبش سبز در حال تدارک برپای هر چه باشکوهتر در چنین روزی میباشد، حکومتیان هم بیکار ننشسته و با برنامه ریزهای خود و به همان صورتی که در گذشته شاهدش بودیم با استقرار نیروهای تا دندان مسلح خود در طول مسیر مانع شکل گیری راهپیمایی میلیونی مردم خواهند شد. چاره کار در چیست؟ تجربه نشان میدهد که نیروهای سرکوبگر با استقرار نیروهای چند لایه خود ( بسیجی ، سپاه و نیروهای ضد شورش ) در طول مسیر مانع حرکت های مردم خواهند شد. و فقط با حضور میلیونی مردم این سد شکسته خواهد شد. پس بهترین راه برای مقابله با این حرکت حکومتیان چاره کار در اینست که هسته اصلی تظاهرات را در چندین نقطه خارج از مسیر اصلی تشکیل شود. و بعد از تشکیل هسته اصلی از چندین مسیر، بسمت مسیر های اصلی حرکت نماییم. به عنوان مثال میتوان در میدانهای اصلی که منتهی به خیابان های انقلاب و آزادی هستند تجمع و هسته اصلی را تشکیل دهیم وبعد از تشکیل هسته اصلی به سمت خیابان های انقلاب و آزادی حرکت نماییم. میدانهای پیشنهادی شامل میدان هفت تیر، میدان ولیعصر، میدان توحید ، میدان صادقیه، میدان فردوسی، خیابان حافظ و خیابان های که منتهی به مسیر اصلی هستند، فقط باید دقت کنیم که یک منطقه را مشخص نکنیم و از چندین محل تجمع کرده و بسمت محل های مورد نظر حرکت نماییم، در غیر اینصورت، بلافاصله اون منطقه تهت کنترل نیروهای سرکوبگر قرار خواهد گرفت. مسلما در چنین روزی حکومتیان اجازه خودنمایی به جنبش سبز نخواهند داد. و با برنامه ریزی دقیق جلوی این ترفند حکومتیان گرفته خواهد شد .

دعوت تهران از شهرستانیها برای حضور در 25 بهمن

25 بهمن تهران میزبان حضور تمام سبز اندیشان از تمامی شهرستان های ایران میباشد. مردم از تمام شهرستان ها برای حضور در راهپیمایی عظیم 25 بهمن در تهران و در خیابان آزادی حضور خواهند داشت. و یکصدا فریاد مرگر بر دیکتاتور سر خواهند داد. و در صورت ممانعت حکومتیان از این راهپیمایی، تبدیل به روز خشم ملت خواهد شد. تمام ایران مهمان تهران در 25 بهمن.

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

موسوی: بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است

میرحسین موسوی در یادداشتی ضمن بررسی شرایط حاکم بر خاورمیانه، قیام حق طلبانه مردم در برخی کشورها را در راستای بر هم زدن نظام ظالمانه ای دانست که منطقه را در چنگال خود فراگرفته و آن را ناشی از بی احترامی حکومت ها به حق تعیین سرنوشت مردم خواند. آخرین نخست وزیر ایران، همچنین از جانب ملت ایران به مردم آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن ادای احترام و آرزوی پیروزی کرد.

به گزارش کلمه، متن یادداشت میرحسین موسوی به شرح زیر است:

این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار “رای من کجاست؟” به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند.

امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند. و متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.

ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه اشان آرزو می کنیم.

۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

فراخو ان: پنجشنبه ۱۴ بهمن روز اعتراض ما به حکومت استبدادی

تمام ایرانیان خارج از کشور در چنین روزی به اعدامهای فله ای که در ایران انجام میشود به خیابان ها خواهند آمد و صدای زجر کشیده ملت ایران را به گوش جهانیان خواهند رساند، و ما ملت ایران حق این را داریم که در مملکتمان آزادی را برقرار نماییم. پس دست در دست هم و با حضور در خیابانها، در تمام شهرهای ایران، این حکومت استبدادی را به زیر خواهیم کشید، ما از مردم تونس و مصر کمتر نیستیم. ما همه با هم هستیم. از همین حالا با دیوار نویسی ، اسکناس نویسی و .... اخبار را انتقال خواهیم داد.

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

مملکته داریم؟

صبح که از خواب بیدار میشیم خبر یک اعدام را میخوانیم و شب که میخواهیم بخوابیم خبر دستگیری، مملکته داریم؟؟؟

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

سالگرد 9 دی ماه و بی بصیرتی حکومتیان

تلویزیون را که روشن میکنی تمام 5 کانال حرف از فتنه و فتنه گر هستش ، انگار که مملکت و مردم هیچ مشکلی ندارند الا فتنه و فتنه گر، در این روز انواع و اقسام سمینارها و نماز جمعه ها صحبت از فتنه و فتنه گر هستش که خدایش حال ملت از این همه دلقک بازی بهم خورده و دست آخوندها برای مردم رو شده. این حکومت مثل یک کبک سرشو کرده تو برف و از هیچ جا خبر نداره، خبر نداره که این ملت از این همه دروغگویی خسته شده . این حکومتیان بقول خودشان اینقدر بی بصیرت هستند که حاضر نیستند آن راهپیمایی 25 خرداد که میلیون میلیون جمعیت ساعتها از میدان امام حسین به میدان آزادی در حال حرکت بودند را ببینند و یا در یک روز دیگر از میدان هفت تیر بسمت میدان انقلاب و یا روز قدس. بازهم میان و از مردم مایه میزارند. خبر ندارند که اینها ملت نیستند بلکه یه مشت ادم جیره خور و مواحب بگیر حکومتی هستند و حکومت دلشان را به این آدمها خوش کرده، آهای حکومتیان بترسید از آن روزی که این مردم کاسه صبرشان لبریز شود اون موقع نسل هرچی آخونده ( نه روحانی ) از روی زمین برمیدارند. حالا هی با احساسات ملت بازی کنید.